On Mode Of Coral

On Mode Of Coral

از روی ترس . . .
On Mode Of Coral

On Mode Of Coral

از روی ترس . . .

فکر کنم خودشه . همه چی مثل همون اول آشناس . آره . زبریه دیوارا . بوی گچ نم و چب در . خود خودشه . کنج دنج کمد دیواری . تاریک و پنهان . صدای بیرون هست اما خودش نه . همون جای خصوصیه همیشگی .  

نشد که نبودم . که بودم دست خودم نبود . که حالم بهش نمی ساخت . که نمی خواست لابد . بی خیال . شاید بشه دوباره تو این کنج جا شم . که تاریک باشه . که تنگ باشه . که خصوصی . . . . آره ! باید خصوصی هم باشه .  

باشد که باشم . . . .